اخبار پیشنهادی
- منبت ملایر بازار جهانی را از دست رقبا خارج کند
- در توسعه گردشگری، از ارزشهای اعتقادیمان کوتاه نمیآییم
- عارف: از فرصت ثبت جهانی یزد برای گسترش اهداف صلح طلبانه نظام استفاده شود
- موافقت مجلس با یک فوریت طرح حمایت از مرمت بافت های تاریخی
- نیامدهام که دوباره چرخ را اختراع کنم
- بلوچستان از منطقه قرمز گردشگری خارج شد
- بیست و هشتمین نمایشگاه صنایع دستی نقش مهمی در اشتغالزایی دارد
- آمار گردشگران خارجی در ۳ ماه اول ۹۶
- رزرو هتلهای دنیا با پرداخت از شبکه شتاب با «پین تا پین»
- بررسی اولویت ثبت جهانی میراث فرهنگی ایران در سال ۲۰۱۹
- خلاء قانونی در برخورد با مجرمان میراث فرهنگی وجود ندارد
- محمد محب خدایی معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی شد
- مونسان انتخاب اصلح برای ریاست میراث فرهنگی ،صنایع دستی وگردشگری است
- برای کمک به گردشگری از تعامل با وزرا بهره می گیرم
- انتقال پیام دینی و فرهنگی با هنر طراحی و ساخت زیورآلات اسلامی
- تاریخ شفاهی کاخ گلستان رونمایی می شود
- ناگفتههای معاون سابق رئیسجمهور از یک سازمان پر رفتو آمد
- رییس سازمان میراث فرهنگی: ماموریتم احیای گردشگری برای توسعه ملی است
- مجلس آماده همکاری با سازمان میراث فرهنگی است
- مراسم تودیع و معارفه روسای سازمان میراث فرهنگی برگزار شد
- کشف آثار جدید در تپه " چیغاب"دهلران
- افزایش 7 خودوری جدید به تاکسی گردشگری یزد در هفته دولت
- میراث فرهنگی دچار بحران متخصص مرمت است
- افتتاح رسمی «تبریز ۲۰۱۸» در ۱۰ دی
- مالک خانه ثابت پاسال برای حفظ بنا تعهد کتبی داده است
- توضیحات «احمدیپور» درباره تکالیف اولویتدار سال ۹۶
- تکمیل طرح جامع گردشگری در ۶ ماه اول سال
- افزایش ستاره هتل ها به استفاده آنها از صنایع دستی در تجهیزات بستگی دارد
- «ربنا» ی شجریان ثبت میراث ملی شد
- با همت معاون رییس جمهوری «ربنا» ثبت ملی شد
مقالات تخصصی
مقالات تخصصی
- گردشگری نقطه مهمی در معرفی جمهوری اسلامی است
- ایران امروز به عنوان یکی از قطبهای نوظهور گردشگری جهان مطرح است
- اهدای 16 قلم اموال منقول تاریخی به موزه باستانشناسی ابهر
- چاپ پارچه و چاپهاى سنتى و دستى
- شوش، مهد سفالگری
- پیشینه سفالگری در ایران
- پیشینه سفالگری
- تعریف سفالگری+تصاویر
- نمدمالی + تصاویر
- معرفی برخی رشته های صنایع دستی
سه شنبه 93/09/04 |
ساعت: 04:57 |
کد خبر: 5566 |
بازدید: 452913 |
سرویس: میراث فرهنگی | ©
عمارت نواب یزد به عنوان یکی از نمونه های کمیاب و ویژه ی تاریخی شهر یزد این روزها احوالی ناخوش و مشابه وضعیت خانه ی ظهیرالاسلام تهران را دارد. عمارتی که می بایست فرصتی برای گردشگری و نمو فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین باشد، امروز مأمن آسیب های اجتماعی و خلوتی برای معتادین و پناه جویان رانده شده از اجتماع گردیده است.
به گزارش میراث ما، عمارت تاریخی نواب یزد که به شماره 24430 در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده، دارای مالکیت شخصی و رها شده است، بطوری که هیج حفاظ و یا نگهبانی از آن حمایت نمی کند و به همین جهت وضعیت بشدت نا مناسب و در معرض خطری دارد.
بر اساس گزارش های رسیده به خبرنگار ما، هم اکنون این عمارت بواسطه ی وسعت و شرایط بکری که دارد محل مناسبی برای توسعه ی آسیب های اجتماعی است و بشکل دردناکی کاربری خود را از یک مکان میراثی و فرهنگی به یک بستر ضداجتماعی تغییر داده است.
خبرنگار میراث ما گفتگویی با مسئولین سازمان میراث فرهنگی و مدیر کل میراث فرهنگی استان یزد داشته که بزودی منتشر خواهد شد.
اما آنچه در پی می آید نامه ی سرگشاده و از روی احساس یک جوان یزدی است که خطاب به معاون میراث فرهنگی کشور نوشته شده و بطور اختصاصی در اختیار این پایگاه قرار گرفته است:
معاون محترم میراث فرهنگی
من يك جوان يزدي هستم و قراره در اين دنياي ديگرگون، ميراث دار نسل هاي آينده سر زمينم باشم و چگونه اين بار امانت را به سر منزل مقصود مي توان رساند در حالي كه متوليان ميراث کشورم در خوابند كه يكي از ده ها نشانه ی آن را هر روز صبح كه از خانه بیرون می زنم در مسیر هر روزه ام می بینم!
هر روز از جلوی عمارتی گذر می کنم که فرتوت گردیده... عمارتی که با اینکه نفس هایش به شمارش افتاده اما از ایستادگیش می شود فهمید که در گذشته ی نه چندان دور برای خودش شکوه و عظمتی داشته...
عمارتی که عبور راه اهن؛ شاهرگ حیاطش را قطع کرده و و الان متروکه ای است میزبانِ شبانه هایِ معتادها و متاسفانه دختران فراری...
از پسری که کنجکاویش نسبت به عکاسیم باعث شد به طرفم بیاید پرسیدم به این مکان آشنایی؟ گفت مسیر هر روزه اش است عبور از کنار این عمارت... گفت شب که از نیمه گذشت باید بیایی اینجا تا محفل معتادها را ببینی...
عمارتی که تقریبا مرکز شهر قرار دارد کنار خط راه اهن و اینچنین بی پروا به حال خودش رها گشته تا نفس های اخر را بکشد...
هر روز عمارتی را میبینم که محال است از کنارش رد بشوی و به زیبایی اش فکر نکنی و افسوس نخوری
هر روز عمارت نواب را میبینم...
و هر روز بغض می کنم...
و هر روز باخودم زمزمه می کنم؛ کاش می توانستم جلوی زوال بیشترش را بگیرم...
دوست دارم از این عمارت فرسوده؛ عمارتی زیبا متولد بشود... عمارتی به سبک هتل یا کافه های سنتی زیبا و دلنشین...
کاش می شد کاری کرد تا نفس تازه کند این عمارت...
کاش می شد کاری کرد...
کاش....
عكسهاي عمارت را ببينيد و نشان افتخار ثبت شدن آن در فهرست آثار ملي! براستي اين نشان افتخار است يا با وضعي كه دارد توهيني آشكار به ساحت سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري؟
بر اساس گزارش های رسیده به خبرنگار ما، هم اکنون این عمارت بواسطه ی وسعت و شرایط بکری که دارد محل مناسبی برای توسعه ی آسیب های اجتماعی است و بشکل دردناکی کاربری خود را از یک مکان میراثی و فرهنگی به یک بستر ضداجتماعی تغییر داده است.
خبرنگار میراث ما گفتگویی با مسئولین سازمان میراث فرهنگی و مدیر کل میراث فرهنگی استان یزد داشته که بزودی منتشر خواهد شد.
اما آنچه در پی می آید نامه ی سرگشاده و از روی احساس یک جوان یزدی است که خطاب به معاون میراث فرهنگی کشور نوشته شده و بطور اختصاصی در اختیار این پایگاه قرار گرفته است:
معاون محترم میراث فرهنگی
من يك جوان يزدي هستم و قراره در اين دنياي ديگرگون، ميراث دار نسل هاي آينده سر زمينم باشم و چگونه اين بار امانت را به سر منزل مقصود مي توان رساند در حالي كه متوليان ميراث کشورم در خوابند كه يكي از ده ها نشانه ی آن را هر روز صبح كه از خانه بیرون می زنم در مسیر هر روزه ام می بینم!
هر روز از جلوی عمارتی گذر می کنم که فرتوت گردیده... عمارتی که با اینکه نفس هایش به شمارش افتاده اما از ایستادگیش می شود فهمید که در گذشته ی نه چندان دور برای خودش شکوه و عظمتی داشته...
عمارتی که عبور راه اهن؛ شاهرگ حیاطش را قطع کرده و و الان متروکه ای است میزبانِ شبانه هایِ معتادها و متاسفانه دختران فراری...
از پسری که کنجکاویش نسبت به عکاسیم باعث شد به طرفم بیاید پرسیدم به این مکان آشنایی؟ گفت مسیر هر روزه اش است عبور از کنار این عمارت... گفت شب که از نیمه گذشت باید بیایی اینجا تا محفل معتادها را ببینی...
عمارتی که تقریبا مرکز شهر قرار دارد کنار خط راه اهن و اینچنین بی پروا به حال خودش رها گشته تا نفس های اخر را بکشد...
هر روز عمارتی را میبینم که محال است از کنارش رد بشوی و به زیبایی اش فکر نکنی و افسوس نخوری
هر روز عمارت نواب را میبینم...
و هر روز بغض می کنم...
و هر روز باخودم زمزمه می کنم؛ کاش می توانستم جلوی زوال بیشترش را بگیرم...
دوست دارم از این عمارت فرسوده؛ عمارتی زیبا متولد بشود... عمارتی به سبک هتل یا کافه های سنتی زیبا و دلنشین...
کاش می شد کاری کرد تا نفس تازه کند این عمارت...
کاش می شد کاری کرد...
کاش....
عكسهاي عمارت را ببينيد و نشان افتخار ثبت شدن آن در فهرست آثار ملي! براستي اين نشان افتخار است يا با وضعي كه دارد توهيني آشكار به ساحت سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري؟
----------------
تمامی حقوق برای میراث ما محفوظ وانتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است
تمامی حقوق برای میراث ما محفوظ وانتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است
حقوق برای پایگاه خبری میراث ما محفوظ و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و پشتیبانی: گروه تکاپو