اخبار پیشنهادی


دوشنبه 93/06/17 | ساعت: 10:46 | کد خبر: 5379 | بازدید: 451378 | سرویس: میراث فرهنگی | ©
پست الکترونیک
چاپ

معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: متأسفانه شهر اصفهان که «مادر صنایع دستی» دنیا محسوب می‌شود، به‌عنوان «شهر خلاق صنایع دستی» مطرح نیست.

به گزارش میراث ما به نقل از ایسنا، منطقه‌ی اصفهان، بهمن نامورمطلق در جلسه‌ی دوم از سلسله نشست‌های اسطوره - شهر که به همت مجموعه فرهنگی حمام تاریخی دردشت اصفهان و در همین حمام تاریخی برگزار شد، با بیان این‌که اسطوره شامل روایت‌های الگوپذیر و الگوهای روایت‌دار است، اظهار کرد: هر چیزی برای تبدیل شدن به اسطوره باید دو تحول را طی کند؛ یکی این‌که باید به زبان تبدیل شود و دیگری این‌که باید تبدیل به شخصیت شود.

او ادامه داد: انسان موجودی خودخواه است و تمایل دارد، هر چیزی را به خودش تبدیل کند. به همین دلیل است که تمام اسطوره‌ها ابتدا شکل انسانی پیدا می‌کنند و سپس پذیرفته می‌شوند.

نامورمطلق به کوه دماوند اشاره و اظهار کرد: حتی کوه هم اگر بخواهد وجه اسطوره‌ای پیدا کند، باید به انسان تبدیل شود و جنبه‌های انسانی از آن اقتباس شود و دیده می‌شود که «بهار» در شعر خود، دماوند را این‌گونه توصیف می کند: ای دیو سپید پای دربند / ای گنبد گیتی ای دماوند.

وی بیان کرد: زبان هم که یک پدیده‌ی اجتناب‌ناپذیر و ساخت بشر است. هایدگر می‌گوید: زبان خانه‌ی وجود است و رولان بارت می‌گوید: اسطوره، گفتار است و گفتار وجه انتزاعی ارتباط کلامی است.

شهر برای اسطوره شدن باید به موجود زنده تبدیل شود

این نشانه‌شناس‌ با بیان این‌که در حوزه‌ی شهر برای اسطوره شدن باید شخصیت‌پردازی انجام شود، گفت: شهر هم برای اسطوره شدن باید به یک موجود زنده و انسان تبدیل شود.

وی با یادآوری این‌که نشانه‌شناس‌ها بر این باور هستند که شهر مدام در حال سخن و گفتار است، ادامه داد: درباره‌ی شهر، موضوع تبدیل شدن به موجود زنده، خیلی راحت‌تر است، چراکه همواره شهر به‌وسیله‌ی عمارت‌ها، جاده‌ها، فضاها و ... در حال صحبت کردن با انسان‌ها است. چه انسان‌ها این صحبت‌ها را بشنوند و چه نشوند، شهر تأثیر خود را بر ناخودآگاه انسان می‌گذارد، مانند موسیقی که حتی در صورت عدم توجه هم تأثیرگذار خواهند بود.

نامورمطلق اظهار کرد: نسبت شهر با انسان‌ها مانند نسبت انسان‌ها با تابلوی نقاشی نیست که جلوی آن بایستیم و آن را تماشا کنیم، بلکه انسان‌ها در متن و درون شهر قرار دارند.

وی تأکید کرد: اسطوره بودن به دو معنی الگو بودن و بزرگ بودن است که این دو با هم در ارتباط هستند، انسان‌های بزرگ (از نظر کیفی) به‌عنوان الگو تلقی خواهند شد.

معاون پژوهشی خانه‌ی هنرمندان ایران به تفاوت بین اسطوره‌ی شهری و شهر اسطوره‌ای اشاره و اظهار کرد: شهر اسطوره‌ای به این معنی است که شهر تبدیل به اسطوره شده، در حالی که اسطوره‌های شهری، یعنی اسطوره‌هایی که در شهر ساخته می‌شوند، مانند برج ایفل.

اسطوره تا زمانی زنده است که تکثیر شود

وی با تأکید بر این‌که شاهنامه یک اسطوره متن است، گفت: این کتاب، خود به یک کتاب اسطوره‌ای تبدیل شده و این قضیه ارتباطی با شخصیت‌های اسطوره‌ای درون این کتاب ندارد.

معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی با بیان این‌که اسطوره تا زمانی زنده است که تکثیر شود، ادامه داد: اسطوره‌ها هرچه بیشتر تکثیر شوند، بزرگ‌تر خواهند شد. به‌عنوان نمونه، شهر پاریس به‌دلیل تکثیر شدن به اسطوره تبدیل شود و شهری مانند اصفهان نیز اگر تکثیر شود، به اسطوره تبدیل می‌شود.

او با اشاره به تفاوت بین اسطوره و اسوه، بیان کرد: اسوه شکل حقیقی و تاریخی دارد، اما اسطوره معمولا به‌صورت تخیلی است.

نامورمطلق اظهار کرد: هیچ‌چیز به اسطوره تبدیل نمی‌شود مگر این‌که از کانال ادبیات و هنر بگذرد و به زبان و کلمه تبدیل شود، به همین دلیل بود که افلاطون، هنرمندان را از مدینه‌ی فاضله‌ی خود اخراج کرد، چون هنرمندان قدرت برهم زدن آرمان‌شهرها را دارند.

وی با تأکید بر این‌که هنرمندان می‌توانند سازوکار عقلانیت را به سرعت برهم بزنند، ادامه داد: به همین دلیل، از شاعران، نقاشان و هنرمندان می‌ترسند. شاعران و هنرمندان می‌توانند انرژی زیادی را چه به‌صورت مثبت و چه منفی به جامعه تزریق کنند. در حوادث ناگوار و در تهدیدهای بزرگ روحی مانند از دست دادن عزیزان یا مصیبت‌های اجتماعی برای التیام دردها به شعر و ادبیات، موسیقی و آثار هنری پناه می‌بریم و این موضوع باعث می‌شود جامعه دچار بیماری‌های روانی - اجتماعی نشود.

نامورمطلق با بیان این‌که سینما، تئاتر و رمان می‌توانند اسطوره‌سازی کنند، تصریح کرد: به‌وسیله‌ی شعر می‌توان یک انسان عادی را به یک اسطوره تبدیل کرد، مانند رستم در شاهنامه که این‌گونه توصیف می‌شود: که رستم یلی بود در سیستان / که من کردمش رستم داستان.

وی با تأکید بر این‌که اسطوره به‌وسیله‌ی خاطره تغذیه می‌شود، اظهار کرد: اسطوره‌ها خاطره‌ی جمعی جوامع و انسان‌ها هستند و برای ارزیابی یک جامعه‌ای باید اسطوره‌ی آن جامعه شناسایی شود، چراکه اسطوره‌ها به‌نوعی روانشناسی اجتماعی و ناخودآگاه یک جامعه هستند.

حرکات جامعه‌ بدون اسطوره، هماهنگ نخواهد بود

نامورمطلق گفت: اگر فرد یا جامعه‌ای، اسطوره‌ای برای خود نداشته باشد، حرکاتش با هم هماهنگ نخواهد بود. اسطوره‌ها فرد و جامعه را منسجم می‌کنند. اگر در جامعه‌ای اغتشاش وجود داشته باشد، به دلیل این است که آن جامعه، اسطوره و الگوی یکتایی ندارد.

نویسنده‌ی کتاب «درآمدی بر اسطوره‌شناسی» به اسطوره‌ی موجود در جامعه اشاره و تأکید کرد: در جامعه‌ی ما، اسطوره رستم وارد فرهنگ شده و دارای فرهنگ رستمی شده‌ایم، هیچ گاه مسائل و مشکلات خود را حل نمی‌کنیم و همواره منتظر یک نجات‌دهنده هستیم، همان‌طور که در شاهنامه مشاهده می‌شود که کیکاووس هرجا که عاجز می‌ماند، می‌گوید رستم را خبر کنید؛ ولی تا قبل از آن با رستم کاری ندارد.

او فرهنگ و اسطوره دیگر جامعه را سهراب‌کشی دانست و بیان کرد: بسیاری از افراد جامعه، با سهراب‌کشی همزادپنداری می‌کنند، چراکه هنوز جامعه پدرسالار است و ایده‌های نو به‌وسیله‌ی ایده‌های گذشته سرکوب و نابود می‌شوند.

در جامعه ما، جریان‌های نو کمتر شکل می‌گیرند

نامورمطلق ادامه داد: در جامعه‌ی ما، جریان‌های نو کمتر شکل می‌گیرند و در فرهنگ ما هیچ‌گاه دیده نمی‌شود، فرهنگ پسین، فرهنگ پیشین را کاملا رد می‌کند، اما در غرب این موضوع مشاهده می‌شود مانند سورئالیسم که رئالیسم را کاملا از بین می‌برد یا شاگردان مکتب پیکاسو که درپی مونالیزا سوزی و لوور سوزی بودند به‌دلیل اینکه اعتقاد داشتند برای بیان حرف‌های جدید، باید گذشته را کاملا نادیده گرفت.

وی خاطره‌هایی را که با اسطوره‌ها بازتولید می‌شوند باعث تداوم هویت جامعه دانست و افزود: اگر خاطرات یک جامعه از آن گرفته شود، بی‌هویت خواهد بود.

بیشتر شهرهای ایران اسطوره ندارند

این استاد دانشگاه با بیان این‌که شهرها هم اگر اسطوره نداشته باشند، دچار چند شخصیتی، چند الگویی و آشفتگی می‌شوند، اظهار کرد: اگر شهری اسطوره نداشته باشد، هویت نخواهد داشت. به‌عنوان نمونه، اسطوره در شهر می‌تواند یک ساختمان یا یک انسان باشد. بیشتر شهرهای ایران اسطوره ندارند.

وی با یادآوری این‌که در سال‌های اخیر به جای این‌که اسطوره‌زایی انجام شود، بیشتر شاهد اسطوره‌زدایی هستیم، بیان کرد: اسطوره‌ها باعث می‌شوند، افراد تحصیل‌کرده در داخل کشور بمانند و از شهر یا کشور خارج نشوند؛ اما در کشور چیزی وجود ندارد که افراد نخبه را نگه دارد و نگذارد که به کشورهای اروپایی و آمریکایی بروند.

معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با اشاره به احیای آیین‌ها به‌منظور تکثیر اسطوره‌ها، تصریح کرد: برای احیای اسطوره‌ها باید آیین‌های سنتی احیا شوند. اگر برای نقش جهان اصفهان با آن همه شکوه، آیین‌های سنتی وجود نداشته باشد، حتما از بین خواهد رفت. باید سنت‌ها و خاطرات اصفهان احیا شود.

شب‌های اصفهان زنده نیست

وی با بیان این‌که در نقاط مختلف دنیا برای تکرار اسطوره‌های شهری خود، آیین و جشن‌های مختلف وجود دارد، تأکید کرد: حال در اصفهان چه آیینی برای میدان نقش جهان وجود دارد؟ آیا در اصفهان جشنی برگزار می‌شود که در آن، سنت‌های اصفهانی، لباس‌های محلی، غذاهای خاص محلی، بازی‌ها و ... وجود داشته باشد؟

نامورمطلق افزود: شب‌های اصفهان بسیار تاریک است و زندگی شبانه در آن وجود ندارد. منظور از زندگی شبانه، چیزی مانند شهرهای استانبول و پاریس نیست، بلکه زندگی شبانه‌ی معنوی مورد نظر است.

وی با تأکید بر این‌که برخی شهرها زبان مستقیم و برخی دیگر، زبان نمادین و اسطوره‌ای دارند، بیان کرد: شهرها می‌توانند با استفاده از زبان نمادین و اسطوره‌ای که لایه‌دار و عمیق باشد، رابطه و حس تازه‌ای در مخاطب ایجاد کنند. این زبان نمادین و اسطوره‌ای می‌تواند در رنگ‌پردازی، نورپردازی، فضاسازی، مجسمه، روایت‌ها و .. باشد، مسوولان باید با مطالعاتی که انجام می‌دهند، یک شهر نمادین بسازند.

او به کتاب «اصفهان تصویری از بهشت» نوشته‌ی «هانری استران» و با مقدمه‌ی «هانری کلمن» اشاره کرد و گفت: این کتاب، اصفهان را نمادین و لایه‌لایه توصیف کرده است و برای افرادی که قصد دارند کاری برای اصفهان انجام دهند، توصیه می‌شود این کتاب را مطالعه کنند.

نویسنده‌ی کتاب «درآمدی بر اسطوره‌شناسی» به ویژگی‌های آرمان‌شهرها اشاره و اظهار کرد: آرمان‌شهرها یکسری ویژگی‌های حیاتی، ضروری و تکمیلی دارند. نظم، آرامش، سلامت و امنیت ویژگی‌های حیاتی یک شهر هستند و اگر شهری این ویژگی‌ها را نداشته باشد، نمی‌تواند به‌عنوان آرمان‌شهر مطرح شود.

نامورمطلق با اشاره به بی‌نظمی‌های موجود در کشور، تأکید کرد: بی‌نظمی در بسیاری از مواقع، نشان از بی‌احترامی است؛ اما ما در اوقات فراوانی به بی‌نظمی‌ها عادت کرده‌ایم، زمانی که یک گردشگر به میدان نقش جهان می‌آید، قصد دارد این عمارت عظیم را تماشا کند؛ اما متأسفانه از وسط این میدان، خودروهای در حال عبور را می‌بیند، در صورتی که نباید این‌گونه باشد. این قضیه برای ما عادی شده است.

در نقش جهان به جای موزه، بستنی‌فروشی داریم

وی با بیان این‌که زبان‌شناسی، مکان‌شناسی و قانون‌شناسی در حوزه‌ی نظم، اهمیت فراوان دارد، اظهار کرد: به جای این‌که در میدان نقش جهان، موزه وجود داشته باشد، بستنی‌فروشی وجود دارد که این جای تأسف است یا زمانی که مشتری خارجی برای خرید جنسی مراجعه می‌کند، به گران‌ترین شکل ممکن به او فروخته می‌شود، حالا بماند که جنس، در بسیاری از مواقع وارداتی است.

معاون پژوهشی خانه‌ی هنرمندان ایران بیان کرد: زیبایی، اصالت، اخلاق و وظیفه‌شناسی، ویژگی‌های ضروری آرمان‌شهرها هستند.

وی با بیان این‌که با تغییر مردم، شهر تغییر خواهد کرد، تأکید کرد: شهری می‌تواند اسطوره‌ی واقعی باشد که خودش باشد و با تقلید از شهرهای اسطوره‌ای دیگر، شهر ما به اسطوره تبدیل نخواهد شد.

معاون صنایع دستی به کهنه شدن شهرهای ایران اشاره و تصریح کرد: در شهرها، پدیده‌ها و عمارت‌های خاصی وجود ندارند، به‌عنوان نمونه در شهر تهران، چیز زیاد نویی دیده نمی‌شود، برج میلاد هم در همه جای دنیا وجود دارد و بنای تازه‌ای نیست. شهرهای ایران اگر مکان جالب توجهی هم داشته باشند، به قدیم مربوط است.

وی با تأکید بر این‌که شهرها با خود، واژه‌ی پرسه‌زنی را آورده‌اند، گفت: شهر فقط ارتباط بین خانه و اداره نیست، ما باید ترجیح بدهیم که بیشتر در شهر قدم بزنیم، اما به‌دلیل این‌که چیز جدیدی وجود ندارد، بیشتر تمایل به این داریم که سواره به مقصد برسیم.

نامورمطلق بیان کرد: شهرهای کشور افراد جامعه را به جای شاد کردن، غمگین می‌کنند. شهرها باید انسان را دچار احساس معنویت کنند، اما متأسفانه مکان‌های مذهبی هم تبدیل به مکان‌های توریستی شده‌اند.

وی به شهرهای خلاق در دنیا اشاره و تأکید کرد: در حال حاضر 41 شهر خلاق در دنیا وجود دارد و این تعداد در حال افزایش است. این شهرها زمینه‌ساز بروز خلاقیت‌های فردی و اجتماعی‌اند.

فرصتی که نباید سوزاند

این نشانه‌شناس ادامه داد: ادبیات، سینما یا فیلم، موسیقی، صنایع دستی، هنرهای سنتی، رسانه‌ها یا خوراکی‌ها، از ویژگی‌های شهرهای خلاق هستند.

وی زاینده‌رود را رگ شهر اصفهان دانست که حالا از آن گرفته شده است و گفت: با گردشگری، زاینده‌رود می‌توان بیش از کشاورزی درآمد ایجاد کند. بسیاری از افراد تمایل داشتند که روزی اصفهان را ببینند یا در این شهر دفن شوند. این فرصت‌ها توسط پدران ما ایجاد شده و برای فرزندان‌مان است و نباید فرصت‌سوزی شود.

او با بیان این‌که باید برای اسطوره شدن اصفهان، فیلم مستند، فیلم داستانی و موسیقی ساخته شود، اضافه کرد: اصفهان شخصیت‌های اسطوره‌ای بسیاری مانند علی‌اکبر اصفهانی، میرداماد، شیخ بهایی و میرفندرسکی دارد، اما متأسفانه از آن‌ها استفاده نمی‌کند.



----------------
تمامی حقوق برای میراث ما محفوظ وانتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است

اعلام دیدگاه در مورد این خبر

تنها نظراتی که با حروف فارسی نوشته می شوند قابلیت انتشار خواهند داشت.


کد امنیتی
تازه سازی

حقوق برای پایگاه خبری میراث ما محفوظ و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و پشتیبانی:  گروه تکاپو  Favicon1