اخبار پیشنهادی


یکشنبه 96/02/03 | ساعت: 07:41 | کد خبر: 6354 | بازدید: 454290 | سرویس: گردشگری | © سینا برجیان
پست الکترونیک
چاپ

گردشگری داخلی را می توان به عنوان رویکردی کلیدی در حفظ و پرورش پویا و داینامیک هویت ملی در نظر گرفت.

به گزارش میراث ما به نقل از خبرگزاری مهر، نا آگاهی و عدم شناخت قومیت ها و مردمان یک کشور از یکدیگر بیگمان پاشنه آشیل هجمه و نفوذ منفی در بین آنها می باشد و همیت و انسجام ملی رابطه معکوس با ضریب نفوذ بیگانگان در مفهوم منفی خود خواهد داشت.اینکه من فارس تا چه اندازه قومیت و فرهنگ آذری، کرد، لر، بلوچ، عرب خوزستان و ترکمن شریف را می شناسم کاملا در نوع تفسیر، چسبندگی عاطفی ملی و همبستگی جامعه تاثیر گذار خواهد بود.

بر اساس مطالعات اخیر، توریسم داخلی و قومیتی می تواند به عنوان مدیوم انتقال پیام ملی میهنی در جامعه کاربرد داشته، جنبش های ملی، مدنی را حمایت کند. گردشگری داخلی را می توان به عنوان رویکردی کلیدی در حفظ و پرورش پویا و داینامیک هویت ملی در نظر گرفت که این رابطه ملموس می تواند کاملا دوطرفه تعریف شده و منجر به هم افزایی تشدید کننده پیوند ملی از یک سو و تقویت توریسم داخلی در مرز های تعریف شده یک دولت- ملت واحد را داشته باشد.

ایران ، کشوری جوان، پر پتانسیل و به شدت شکل پذیر است. فاکتور تاثیر و شکل پذیری در میان مردمان ما می تواند هم فرصت و هم تهدید به شمار آید. تهدید زمانی شکل می گیرد که مورد هجوم تبلیغات قرار می گیریم و بدون توجه به نورم ، مختصات محلی خود، فرهنگ و شاخصه های تاریخی خود جامه بر تن می کنیم سخت گشاد، گرته برداری صرف شده از تفکرات جهانی! فرصت اما درست در جایی است که می توان انرژی و توانایی ها را در مسیر درست ملی میهنی به سمت آبادانی و فرهنگ سازی سوق داد. این فرهنگ سازی می تواند شامل تاکید و تقویت بر آرایه های فرهنگی مثبت ایرانی ، پیرایش رویه های منفی فرهنگی و سپس افزودن مولفه های فرهنگی وارداتی متناسب با روح شرقی ایرانی باشد.

به عنوان نمونه، اخیرا در شبکه های اجتماعی، نشریات گردشگری و انجمن های تخصصی موجی از ضرورت شناخت مناطق محروم ایران و لزوم حساسیت بخشی به سرنوشت هموطنان سیستان و بلوچستانی خود به راه افتاده است که امید می رود دچار تفکرات ستانتیمانتالیسم ، افراط و تفریط همیشگی نشده و راه را برای شناخت و درک مساله و سپس ارایه راه حل سیستماتیک، اصولی و پایدار باز کند. مدت زمانی است که منطقه مکران، چابهار و دیگر نقاط سیستان و بلوچستان در ادبیات مسولان جای خود را باز کرده و ضرورت نگاه استراتژیک به فرصت ها و تهدید های این منطقه یک "باید" تعریف شده است که در این میان گردشگری مسوولانه و هدفمند می تواند تاثیرات پایدار و چند لایه داشته باشد.

گردشگری داخلی از یک سو با جریان اقتصادی به همراه خود می تواند توازن جریان پولی و توازن پخش منابع پولی را به همراه آورده که این خود می تواند با بهبود وضعیت معیشتی مردم بومی و پذیرای گردشگران، زمینه ساز رضایت مندی اجتماعی- اقتصادی را به همراه بیاورد. از دیگر سو، ظرفیت سازی دولتی در مقوله ی گردشگری زمینه ساز رونق بخش های تجاری مرتبط با صنعت بوده، اشتغال را به همراه خواهد داشت. شناخت و تعامل گردشگر وطنی با مردمان هر منطقه که همگی جزیی از یک ملت هستند، تمرین دوستی ، الفت و مدارا در جغرافیای انسانی ایران زمین خواهد بود که مولفه های زیستی ، اقتصادی ، سیاسی و امنیتی را در ابعاد داخلی و خارجی ارتقا می بخشد.

سازمان جهانی گردشگری وابسطه به سازمان ملل (UNWTO) در تعریف رابطه ی گردشگری و توسعه پایدار، باید هایی از گردشگری پایدار را تعریف کرده که می توان با بومی سازی تعاریف و معیار ها در جهت سیاست گذاری های کلان و همچنین ارتقا توریسم داخلی بکار رود:

-فراهم آوردن منافع اجتماعی- اقتصادی نظیر سود مالی مستقیم برای مردم محلی ، بخش خصوصی و محافظت محیطی در کنار طراحی، ساخت و اجرای تسهیلات کم ضرر در راستای تحقق توریسم پایدار.

- احترام به اصالت اجتماعی-فرهنگی جوامع میزبان ، میراث فرهنگی و ارزش های سنتی بومی هر منطقه

- بوجود آوردن تجربیات مثبت برای مسافر و میزبان که این خود نیازمند هدف گزاری ارگان ها و نهاد های دولتی و خصوصی هر دو می باشد.

- منتقل کردن تجربه های قابل تفسیر و خاطره انگیز به مسافر برای کمک به بالابردن حساسیت فردی مثبت نسبت به شرایط سیاسی، محیطی و احتماعی .

-کمینه کردن استفاده از منابع محیطی به عنوان المان کلیدی در گردشگری پایدار، کمینه مردن تاثیرات مخرب فیزیکی، اجتماعی، رفتاری و روانشناختی در جامعه هدف و بومی

- تشخیص حقوق و عقاید معنوی افراد در جوامع و ترویج کار تیمی به منظور بوجود آوردن شرایط ارتقا و پیشرفت.

در این میان حلقه های مفقود اما نگاه و اراده ی ملی – حاکمیتی ،سیاست گذاری های همگون، نگاه مدیریتی همه جانبه و جامع و آموزش هستند که باید با ترکیبی داینامیک از نگاه به تجربیات دیگر کشورها و احترام به تجربیات محلی و ملی بتوان به الگو و ساختاری تماما ایرانی رسید. تغییر پارادایم و نگاه به گردشگری از خارج به داخل ارتباط مستقیم و همبسته با راهبرد ملی در جهت تعریف ، حمایت ، گسترش و ترویج آن دارد. شاید زمان آن رسیده باشد که بجای سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، وزارتی نوین به نام وزارت گردشگری و میراث ملی- فرهنگی شکل گرفته که همسو با نگاه راهبردی به درون، راه را برای توسعه اجتماعی- فرهنگی ایران بیش از پیش باز کند.



----------------
تمامی حقوق برای میراث ما محفوظ وانتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است

اعلام دیدگاه در مورد این خبر

تنها نظراتی که با حروف فارسی نوشته می شوند قابلیت انتشار خواهند داشت.


کد امنیتی
تازه سازی

حقوق برای پایگاه خبری میراث ما محفوظ و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و پشتیبانی:  گروه تکاپو  Favicon1